آقــا عــلـــى اكــبــر جــــونـــــمآقــا عــلـــى اكــبــر جــــونـــــم، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 6 روز سن داره
زینب خانوومزینب خانووم، تا این لحظه: 7 سال و 2 ماه و 25 روز سن داره

❀◕ ‿ ◕❀على اكبر مامانى و بابايى❀◕ ‿ ◕❀

شهادت حضرت رقیه(سلام الله علیها)

 هیئت محبان فاطمة الزهرا(سلام الله علیها) به مناسبت شهادت حضرت رقیه(سلام الله علیها)   5 شنبه 30 آذر 1391 ساعت 20 مراسم داره. مکان:اهواز انتهای فاز 1پادادشهر مسجد گلزار شهدا. مامان و بابا های اهوازی، انشالله تشریف بیاورید.   ببخش عمّه! راه طولانی و فرساینده بود. دو نیزه، زیر چشم‏های کوچکم هراس می‏ریخت. با نوک نیزه‏ها اشک هایم را پاک می‏کردند؛ گریه و تازیانه همصدا بودند. بازوهایم را ببین، نه، نه!... بگذار پوشیده بماند، آخر تو هم جای من، جای ما، تازیانه می‏خوردی! ببخش عمّه! راه، پر از همهمه تازیانه بود؛ پر از طعنه و تمسخر. زهر خنده دشمن و تبسم هفتاد و دو تن آشنا بر سر نیزه. تشنه بودم و د...
29 آذر 1391

دوره ی تربیت مربی

سلام.خوبین؟؟؟؟ دارم کلاسای تربیت مربی رو میگذرونم.امروز هم جلسه آخر بود.پنجشنبه امتحان دارم هم عملی هم تئوری.توروخدا دعا کنید با نمره ی بالا قبول بشم.گفتم بهتون بگم اگه نیومدم نگران نشید. تا 15 دی هم باید پروژه رو تحویل استاد بدم برام دعا کنید که نمره کامل رو بگیرم. در اولین فرصت میام پیشتون. برام دعا کنید.... پروژه ام در مورد این آیه و معنیش "آیه: رَبَّ اغفِرلی وَ لِوالِدَیَّ          معنی کودکانه : خدا جونم ببخش من و پدر و مادرم را" پروژه شامل :قصه،شعر،کاردستی،بازی،رنگ آمیزی و در مورد معنی آیه باید علائم قراردادی بزاریم.همشون باید مرتبط با آیه و معنیش باشن...
26 آذر 1391

استقبال از ضریح امام حسین علیه السلام

سلام نفس مامان   جمعه١٧/٠٩/١٣٩١ ضریح جدید امام حسین علیه السلام رو اووردن اهواز اونجا خواستم ازت عکس بگیرم اما خیلی شلوغ بود و شما  فقط گریه میکردی.  این عکس هم وقتی می خواستیم بریم خونه ازت گرفتم: بعد شب بابایی تنها رفت و کلی عکس قشنگ گرفت انشاالله چند روز دیگه با چند عکس و چندتا خبر خوب میام بقیه عکسا در ادامه مطلب انشاالله قسمت همه بشه که بریم پابوسش کربــــــــلا   ...
22 آذر 1391

عصر عاشورا

جنایات سپاه عمر بن سعد ، در عصر عاشورا - عاشورا ( دهم محرم ) ، سال 61 هجری قمری پس از شهادت جانسوز ابا عبدالله الحسین (ع) و هفتاد و دو تن از یاران فداکار وی در صبح و عصر عاشورا ، دشمنان اهل بیت (ع) جنایت های دیگری در عصر عاشورا مرتکب گردیدند ، که به طور اختصار به آن ها اشاره می کنیم :   غارت خیمه های حسینی سپاهیان عمر بن سعد ، به ویژه جنایت کاران گروه نابکار و سفاک شمر بن ذی الجوشن ، پس از شهادت امام حسین (ع) به خیمه های آن حضرت یورش برده و آن ها را غارت کردند و چهارپایان ، لباس ها ، صندوق ها ، اسلحه ها ، خوارکی ها و هر چه یافتند ، تمامی آن ها را به یغما بردند . آنان ، حتی حریم اهل بیت (ع) را مراعات نکرده و زیور آلات و ...
5 آذر 1391

تاریخ حادثه ی عاشورا - 10

  روز عاشورا سپیده دم امام حسین علیه ‏السلام با اصحابش نماز صبح را خوانده و دست مبارکش را به سوى آسمان برداشت و گفت :   " اللهم انت ثقتى فى کل کرب و رجائى فى کل شده ، و انت لى فى کل امر نزل بى ثقه وعده ، کم من هم یضعف فیه الفواد و تقلّ فیه الحیله و یخذل فیه الصدیق و یشمت فیه العدو نزلته بک و شکوته الیک رغبته منى الیک عمن سواک ففرجته و کشفته فانت ولى کل نعمه و صاحب کل حسنه و منتهى کل رغبه ؛ خداوندا ! تو پناه منى در مشکل ‌ها ، و امید منى در سختی‌ ها ، و ملجأ و یاورم هستى در آنچه که بر من نازل شود ؛ پروردگارا ! از چه دل زخم ‌هاى رنج آورى که قلب را شکسته و چاره را گسسته و دوست را به ناروائى داشته و نیش دشمن ...
5 آذر 1391

شب عاشورا

  شب عاشورا   خطبه امام حسین ( علیه السلام ) شب عاشورا امام حسین ( علیه السلام ) یاران خود را نزدیک غروب به نزد خود فراخواند . حضرت علی بن الحسین ( علیه السلام ) می فرماید : من نیز خدمت پدرم رفتم تا گفتار او را بشنوم در حالیکه بیمار بودم پدرم به اصحاب خود فرمود : " اثنى على الله احسن الثنأ و احمده على السرأ و الضرأ ، اللهم انى احمدک على ان اکرمتنا بالنبوة و جعلت لنا اسماعا و ابصارا و افئده و علمتنا القرآن و فقهتنا فى الدین فاجعلنا لک من الشاکرین ، اما بعد فانى لا اعلم اصحابا او فى ولا خیرا من اصحابى ولا اهل‌بیت ابر ولا اوصل من اهل ‌بیتى فجزاکم الله جمیعا عنى خیرا . الا و انى لاظن یومنا من هؤلأ الاعدأ غدا و ...
4 آذر 1391

تاریخ حادثه ی عاشورا - 9

  روز نهم محرم ( تاسوعا ) امام صادق ( علیه السلام ) فرمود : تاسوعا روزی است که در آن روز امام حسین و اصحابش را محاصره کردند و لشکر کوفه و شام در اطراف او حلقه زده و ابن مرجانه و عمر بن سعد به جهت زیادی لشکر و سپاه اظهار شادمانی و مسرت می کردند و در این روز حسین را تنها و غریب یافتند و دانستند که دیگر یاوری به سراغ او نخواهد آمد و اهل عراق او را یاری نخواهند کرد .   امان نامه : چون شمر ، نامه را از عبیدالله گرفت تا در کربلا به ابن سعد ابلاغ کند ، او و عبدالله بن ابی المحل ( که ام البنین عمه او بود ) به عبید الله گفتند : ای امیر ! خواهر زادگان ما همراه با حسین اند ، اگر صلاح می بینی نامه امانی برای آنها بنویس ، عبی...
4 آذر 1391

تاریخ حادثه ی عاشورا - 8

  روز هشتم محرم چون تشنگى ، امام حسین و اصحابش را سخت آزرده کرده بود ، آن حضرت کلنگى برداشت و در پشت خیمه ‏ها به فاصله نوزده گام به طرف قبله ، زمین را کند ، آبى پس گوارا بیرون آمد ، همه نوشیدند و مشگ‌ ها را پر کردند ، سپس آن آب ناپدید گردید و دیگر نشانى از آن دیده نشد .   خبر این ماجرا شگفت‏ انگیز و اعجازآمیز توسط جاسوسان به عبیدالله رسید ، و پیکى نزد عمر بن سعد فرستاد که : به من خبر رسیده است که حسین چاه مى‏ کند و آب به دست مى‏ آورد ، و خود و یارانش مى ‏نوشند ! به محض این که نامه به تو رسید ، بیش از پیش مراقبت کن که دست آنها به آب نرسد و کار را بر حسین و اصحابش بیشتر سخت بگیر و با آنان چنان رفتار ک...
3 آذر 1391

تاریخ حادثه ی عاشورا - 7

روز هفتم محرم در این روز عبدالله بن زیاد نامه ‏اى به نزد عمر بن سعد فرستاد و به او دستور داد تا با سپاهیان خود بین امام حسین و اصحابش و آب فرات فاصله ایجاد کرده و اجازه نوشیدن حتى قطره‏ اى آب را به امام ندهد ، همانگونه که از دادن آب به عثمان بن عفان خوددارى شد !!   عمر بن سعد نیز فوراً عمر بن حجاج را با پانصد سوار در کنار شریعه فرات مستقر کرد و مانع دسترسى امام حسین و یارانش به آب شدند ، و این رفتار غیر انسانى سه روز قبل از شهادت امام حسین علیه ‏السلام صورت گرفت . در این هنگام مردى به نام عبد الله بن حصین ازدى که از قبیله بجیله بود فریاد برداشت که : اى حسین ! این آب را دیگر بسان رنگ آسمانى نخواهى دید ! به خدا سوگند که ...
2 آذر 1391

تاریخ حادثه ی عاشورا - 6

روز ششم محرم عبید الله در این روز نامه ‏اى به عمر بن سعد نوشت که : من از نظر کثرت لشکر اعم از سواره و پیاده و تجهیزات ، چیزى را از تو فروگذار نکردم ، توجه داشته باش که هر روز و هر شب گزارش کار تو را براى من مى‏ فرستند ! وضعیت لشکر دشمن چون مردم مى ‏دانستند که جنگ با امام حسین علیه ‏السلام در حکم جنگ با خدا و پیامبر اوست ، تعدادى در اثناى راه از لشکر دشمن جدا شده و فرار کردند . نوشته ‏اند که : فرمانده ‏اى که از کوفه با هزار رزمنده حرکت کرده بود ، چون به کربلا مى ‏رسید فقط سیصد یا چهار صد نفر و یا کمتر از این تعداد همراه او بودند ، بقیه به علت اعتقادى که به این جنگ نداشتند ، اقدام به فرار کرده بودند . ...
1 آذر 1391